سپیده‌دمان

این مطلب با یک مقدمه شروع می‌شود. اگر فرصت کافی برای مطالعه‌ی این مقدمه ندارید، می‌توانید از آن بگذرید و به بخش «فراخوان همیاری در تهیه کتاب» بروید.

*****

زمستان گذشته، به دعوت یکی از آشنایان به زادگاهم، شهرستان جهرم، سفر کردم تا چند دبستان محروم روستایی در محدوده‌ی شهرستان را از نزدیک ببینم. این برنامه بازدید با هماهنگی آموزش و پرورش انجام می‌شد و هدف از آن بررسی امکان کمک به این مدارس و دانش‌آموزان نیازمند بود.

من تا آخر دوره‌ی راهنمایی در جهرم زندگی می‌کردم، و طبیعتاً پس از اقامت در شیراز هم به آنجا رفت و آمد داشتم؛ اما تا پیش از این مسافرت تصویری از وضعیت روستاهای اطراف شهرستان نداشتم. روستاهایی کوچک، که عمدتاً محل زندگی عشایری هستند که یکجانشین شده‌اند و شغل بیشتر آنها دام‌پروری است. خشک‌سالی، آب و علف چندانی برای گوسفندان باقی نگذاشته، و زندگی سختی را برای این مردم رقم زده است. جاده‌ای پر پیچ و خم و سنگلاخ این روستاها را به شهرستان جهرم متصل می‌کند، جاده‌ای که رفت و آمد در آن کار چندان ساده‌ای نیست. مردان، در صورت لزوم، به وسیله‌ی موتورسیکلت به شهر می‌روند، اندک شماری هم از وانت استفاده می‌کنند، و زنان و کودکان اغلب اوقاتشان را در همان محل زندگی‌شان می‌گذرانند.

صبح زود، همراه با دو نفر از اداره آموزش و پرورش و آن آشنایی که معرف من بود به راه افتادیم. صبحانه را در راه، در کنار یک رودخانه‌ی خشک قدیمی که از میان کوه‌ها می‌گذشت صرف کردیم. برنامه این بود که از مدارس چند روستا بازدید کنیم و ظهر به شهر برگردیم. بعد از صبحانه به راه افتادیم و کمی جلوتر، وارد یک جاده‌ی فرعی شدیم تا به روستای اول برسیم. دانش‌آموزان در مدرسه بودند اما معلم هنوز نیامده بود. اما خوشبختانه کمی بعد از ورود ما، معلم هم از راه رسید و توانستیم با هم صحبت کنیم.

جمعیت دانش‌آموزان مدارس این روستاها از 10 تا 30 نفر متغیر بود. هر مدرسه توسط یک معلم اداره می‌شد که هر روز از شهر می‌آمد، و در مواردی (مثلا روزهای بارانی) هم مجبور می‌شد که در روستا اتراق کند. در هر مدرسه، با معلم صحبت می‌کردیم و از مشکلات موجود می‌شنیدیم. مهم‌ترین مسئله‌ای که اغلب آنها مطرح می‌کردند، مشکلات مربوط به ساختمان مدرسه و تأسیسات بود، و بعد از آن در مورد مشکلات دانش‌آموزان نیازمند، که تعدادشان هم کم نبود، صحبت می‌شد. امکانات لازم برای تدریس و ورزش هم به اندازه کافی نبود. این را هم باید بگویم که با وجود این مشکلات، بعضی از آن معلمان خیلی خوش‌روحیه و فعال بودند، و دغدغه‌ی زیادی برای تدریس درست و کمک به بچه‌ها داشتند.

در همان مدرسه اول متوجه شدم که با آمادگی کافی به این بازدید نیامده‌ام، به این فکر نکرده بودم که شاید لازم شود با بچه‌ها هم صحبت کنم. نمی‌توانستم به یک سلام خشک و خالی و پرسیدن چند سؤال ساده از آنها اکتفا کنم. فکر کردم شاید گرفتن فرصتی از معلم و گفتن یکی دو قصه کوتاه برای بچه‌ها بد نباشد، این کار هم فرصت بیشتری برای شناخت بچه‌ها ایجاد می‌کرد، و هم باعث می‌شد ما برای بچه‌ها صرفاً چند مهمان رسمی که معلوم نیست برای چه کاری آمده‌اند نباشیم.

با زحمت زیاد چند قصه را به خاطر آوردم و دست و پا شکسته سر کلاس‌های مدارس بعدی تعریف کردم. سر همه‌ی کلاس‌ها، بچه‌ها، از سنین مختلف، با دقت به قصه گوش می‌دادند، به فکر فرو می‌رفتند، گاهی سرحال می‌آمدند و خوشحال می‌شدند، با شور و شوق به سوال‌ها جواب می‌دادند یا از داستان‌هایی که خوانده بودند می‌گفتند. چیزی که وضوح به چشم می‌آمد اشتیاق آنها به یادگیری، سادگی و پاکی، و شور و نشاط آنها بود.

من تصور نمی‌کردم که بهبود شرایط ساختمان یا تأسیسات مدرسه این دانش‌آموزان، یا کمک به دانش‌آموزان نیازمند، مثلا در زمینه‌ی تغذیه و پوشاک یا لوازم‌التحریر، کم‌اهمیت است؛ باید در این راه چاره‌اندیشی‌هایی می‌کردیم. اما آن چشمان مشتاق، به وضوح نیازمند چیزهای دیگری هم بودند؛ نیازمند نگاهی وسیع‌تر، دیدی تازه به جهان، فهم درست مشکلات و توانایی دیدن چاره‌ها و امکانات. آن دانش‌آموزان، در آن محیط محدود روستا، احتیاج به دانشی مفید داشتند تا بتوانند با امید و آگاهی، آینده را بسازند.

روشن است که این دانش‌آموزان نمونه‌ای از هزاران دانش‌آموز در مناطق روستایی، یا مناطق محروم شهری هستند که از آگاهی رهایی‌بخشی که به آن احتیاج دارند، محرومند. این سؤال مهم هنوز مطرح است که کدام آگاهی‌ها اولویت دارند، و کدام راه برای کسب این آگاهی‌ها مناسب‌تر است. اما تصور می‌کنم نباید راه‌حل‌های ساده را از دست بدهیم، فرصتی برای از دست دادن نداریم.

یک راه خیلی ساده، فراهم آوردن کتاب‌هایی متنوع و با کیفیت برای این دانش‌آموزان است. البته شاید این پرسش برایتان مطرح باشد که دانش‌آموزان از مطالعه کتاب استقبال می‌کنند یا نه. من فکر می‌کنم که استقبال می‌کنند، به ویژه دانش‌آموزان دبستانی، آن هم دانش‌آموزان مناطق محروم که دسترسی به امکانات زیادی ندارند. در یکی از این مدارس روستایی، سؤال کردم که آیا کتابخانه دارند یا نه. گفتند که دارند، و "کتابخانه‌"شان را به من نشان دادند: دو صندوق پلاستیکی بر لبه‌ی پنجره، که کتاب‌ها در آن چیده بودند! کتاب‌هایی که دیگر تکراری شده بود، و بعضی از بچه‌ها همه را خوانده بودند.

*****

فراخوان همیاری در تهیه کتاب

از مدتی پیش، عده‌ای از دوستان من همت کردند تا کتاب‌های مناسبی را برای کتابخانه‌ی مدارس محروم و دیگر مراکز تهیه کنند. به یاری همین دوستان، هفته‌ی گذشته حدود 600 جلد کتاب برای دانش‌آموزان 5 مدرسه ای که از آن بازدید کرده بودم ارسال شد. به نظرم، با توجه به اثری که این برنامه می‌تواند بر آینده‌ی دانش‌آموزان بگذارد، و با توجه به تعداد زیاد مدارس مناطق محروم، تلاش جدی برای گسترش این برنامه کاملاً ضروری است.

برای گسترش طرح، هم باید به امکانات اجرایی فکر کرد و هم امکانات مالی. در زمینه‌ی اجرا، دوستان ما انرژی و وقت زیادی را می‌گذارند تا کار منظم پیش رود و با کیفیت خوبی اجرا شود. برنامه‌هایی هم برای دادن ساختاری بهتر به این فعالیت وجود دارد، که امیدواریم به ثمر بنشیند.

اما در مورد امکانات مالی محدودیت‌هایی وجود دارد که ان شاء الله با همراهی شما می‌تواند رفع شود. تا الان، با حمایت تعدادی از علاقه‌مندان، بیش از 6000 جلد کتاب به مدارس و مراکز مختلف اهدا شده است، اما بودجه کافی برای خریدهای آینده وجود ندارد. به ویژه برای خریدی که این هفته قرار است پیگیری شود، هنوز در حدود 3 میلیون کسر بودجه وجود دارد.

مشارکت‌های مالی خود را می‌توانید از طریق حساب زیر به دست ما برسانید. موجودی این حساب صرفاً در طرح خرید کتاب برای مدارس محروم استفاده می‌شود، بنابراین دقت کنید که فقط مبالغی را که قصد دارید در این کار صرف شود به این حساب واریز کنید. به علاوه، هر وقت که دوست داشتید مبلغی را در این راه صرف کنید، می‌توانید آن را به همین حساب واریز کنید و احتیاجی به اطلاع دادن هم نیست. این حساب، تا وقتی که این برنامه برقرار باشد، صرفاً به این کار اختصاص خواهد داشت و اگر روزی اجرای این برنامه متوقف شود، این حساب هم بسته خواهد شد.


شماره حساب: 710111478719 بانک مسکن، به نام حسین صفرزاده

شماره شبا: IR920140040000710111478719

شماره کارت: 6280231453378175


راه دیگر برای رساندن کمک‌های مالی به دست ما، استفاده از طریق درگاه پرداخت اینترنتی زیر است:

http://ketab.2nate.com


اما یک پیشنهاد دیگر: خود شما هم به سادگی می‌توانید مدارس محروم اطراف خودتان را شناسایی کنید، خیرین علاقه‌مند به اهدای کتاب را پیدا کنید (از اقوام و دوستان نزدیک شروع کنید)، کتاب‌های مناسب را تهیه کنید و به این مدارس برسانید. کاری که ما می‌توانیم برای شما انجام دهیم، پیشنهاد فهرستی از کتاب‌های مناسب و باکیفیت برای اهداست. این فهرست را می‌توانید از آدرس زیر دریافت نمایید. ان شاء الله در آینده به کتاب‌های این فهرست افزوده می‌شود و نسخه‌های جدید آن در اختیار شما قرار می‌گیرد.


دریافت فهرست کتاب‌های مناسب


به علاوه، شما می‌توانید این فهرست را به دست مراکزی که دانش‌آموزان محروم به آنها رفت و آمد دارند (سازمان‌های خیریه، فرهنگسراها و ...) برسانید تا این کتاب‌ها را در لیست خرید خود قرار دهند.

امیدوارم که همراهی ما در این مسیر، گسترش دانش مفید و رهایی‌بخش را به دنبال داشته باشد و نگاهی روشن‌بین و امیدی حرکت‌آفرین را دانش‌آموزان سرزمین‌مان هدیه کند.

خدا نگهدارتان.

*****

‌ پیامبر اکرم(ص)، در سفارش به علی(ع) فرمود: ای علی! هیچ فقری شدیدتر از نادانی نیست ... . 

‌ امام صادق(ع): [...] و اما عالمی که در طبقه سوم دوزخ قرار دارد، آن است که در تعلیم دانش به دیگران ثروتمندان را شایسته‌تر می‌داند و فقرا و تهی‌دستان را از دانش محروم می‌سازد [...].

‌ از امام صادق(ع) درباره‌ی آیه «هر کس انسانی را زنده گرداند، چنان است که تمام انسان‌ها را زنده کرده باشد» [سوره مائده، 32] سؤال شد، فرمود: «یعنى او را از سوختن یا غرق شدن نجات دهد.» [حضرت کمی سکوت کرد، سپس فرمود:] «مصداق بزرگ‌ترِ آن، این است که کسى را [به راهی راست] دعوت کند و او دعوتش را بپذیرد.»

  • حسین صفرزاده

دوستان سلام. امیدوارم که در پناه خدا، سلامت و موفق باشید.

مدتی پیش فراخوانی برای مشارکت در تجهیز مرکز «پردیس فرزندان آفتاب» که یک مرکز اسکان موقت کودکان بدسرپرست و کودکان کار و خیابان است داده شد. شکر خدا این مرکز از چند روز پیش رسماً شروع به کار کرد. چیزی که اکنون مورد نیاز است، مشارکت‌های مالی مستمر برای تأمین هزینه‌های این مرکز است.

هزینه‌ی لازم در هر ماه نسبتاً بالا است و تأمین آن با دشواری‌هایی روبروست. از این رو، تلاش شما برای معرفی این مرکز و برنامه‌های آن، می‌تواند کمک به‌سزایی باشد تا کادر اجرایی بتوانند با فراغ بال برنامه‌هایشان را پیش ببرند.

دوستان من در مرکز پردیس فرزندان آفتاب، زحمت کشیده‌اند و متنی به عنوان فراخوان همکاری تهیه کرده‌اند که می‌توانید آن را در ادامه مطالعه کنید. نسخه‌ی قابل چاپ این فراخوان را از این آدرس دریافت نمایید.

به علاوه، شرح فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده برای اجرا در این مرکز را می‌توانید در این آدرس بیابید.

***

به نام خدا

مرکز «پردیس فرزندان آفتاب»، با هدف نگهداری و ساماندهی وضعیت کودکان کار و خیابان و کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست به‌تازگی فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بهزیستی آغاز کرده است. در این مرکز، کودکان 4 تا 12 ساله (دختر و پسر) تحت پوشش قرار می‌گیرند و تلاش بر این است که ضمن فراهم کردن شرایط مناسب اسکان، تغذیه، سلامت و بهداشت برای این کودکان، جهت آموزش‌ ایشان نیز اقداماتی شایسته صورت گیرد.

کودکان ارجاع شده به «پردیس فرزندان آفتاب»، پس از انجام آزمایشات پزشکی لازم در مرکز اسکان داده می‌شوند و در صورت ابتلای آن‌ها به بیماری، در مدت اقامت‌شان در مرکز تحت درمان قرار می‌گیرند. همچنین، تغذیه‌ی روزانه‌ی کودکان نیز با کیفیتی که به توجه به شرایط خاص کودکان مورد نیاز است، تأمین می‌گردد.

با توجه به محرومیت بسیاری از کودکان تحت پوشش «پردیس فرزندان آفتاب» از آموزش‌های موردنیاز، تدوین و اجرای برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای کودکان نیز اهمیتی ویژه پیدا می‌کند. در همین راستا، این مرکز برنامه‌هایی آموزشی را در حوزه‌های سوادآموزی کاربردی(آموزش سواد موردنیاز جهت رفع ضروریات زندگی)، آموزش مهارت‌های مواجهه با شرایط آسیب‌زا(مقابله با خشونت، آشنایی با خطرات اعتیاد، آگاهی از مراکز حمایتی، اقدام در شرایط پرخطر و...)، آموزش مهارت‌های زندگی(کار گروهی، نظم و برنامه‌ریزی، آشنایی با کتاب و کتاب‌خوانی، نکات مهم بهداشتی، و...) و نیز آموزش ارزش‌های اخلاقی(امید، عزت نفس، همدلی و توجه به دیگران، راست‌گویی، ظلم‌ستیزی و...) تدارک دیده است. طرح‌های آموزشی «پردیس فرزندان آفتاب» هرروز در قالب‌هایی از قبیل قصه‌گویی، برگزاری کلاس، بازی‌های حرکتی، بازی‌های فکری، اجرای نمایش و... اجرا می‌گردد.

«پردیس فرزندان آفتاب» که در هر مقطع زمانی مشخص ظرفیت اسکان حداکثر 30 کودک را داراست، برای انجام فعالیت‌ها و برنامه‌های خود به کمک‌های مالی خیرین داوطلب نیازمند است. در صورت تمایل به همیاری با «پردیس فرزندان آفتاب»، می‌توانید به‌صورت موردی یا به‌طور مستمر و در فواصل زمانی مشخص کمک‌های نقدی خود را به شماره‌حساب 5165309981 یا شماره کارت 6104337934912948 به نام «پردیس فرزندان آفتاب» نزد بانک ملت واریز نمایید. کمک‌های دریافتی صرف تأمین تغذیه، پوشاک، هزینه‌های آموزشی و هزینه‌های جاری مرکز(دستمزد کارکنان و مربیان، تجهیز، مخارج ماهانه‌ی از قبیل قبوض آب و برق، تعمیر و نگهداری و...) خواهد شد. در صورتی که مایلید کمک‌های‌تان به مصرف به‌خصوصی (مثلاً تغذیه یا پوشاک) برسد، مورد یا موارد مصرف موردنظرتان را به همراه مبلغ واریزی به شماره تلفن 09173718465(کرمی) پیامک کرده یا به ایمیل info@koodakaneaftab.ir ارسال نمایید.

همچنین گفتنی است جهت اطلاع از مشروح فعالیت‌ها و برنامه‌های این مرکز، می‌توانید فایل پیوست را (این آدرس) مشاهده نمایید.


توجه: در صورت ضرورت، بخشی از کمک‌های دریافتی به «پردیس فرزندان آفتاب» به یکی از مراکز اسکان دائم که توسط افرادی از همین مجموعه اداره می‌شود، تخصیص می‌یابد. این مرکز شبه‌خانواده نیز تحت نظر سازمان بهزیستی فعالیت می‌کند و به سرپرستی، آموزش و تربیت پسران نوجوان 12 تا 18 ساله‌ی بی‌سرپرست و بدسرپرست می‌پردازد.


امیرالمؤمنین(ع): هیچ‌کس، هر چند مردم او را خوار شمارند و در دیده‌ها بی‌مقدار باشد، کمتر از آن نیست که [بتواند] دیگران را در ادای حق یاری رساند یا [استحقاق آن را داشته باشد که] دیگران به یاری او برخیزند.


«پردیس فرزندان آفتاب»

شیراز - شهرک ولی‌عصر - بلوار رازی – جنب نانوایی سنگک – پلاک 1733

07137250573


  • حسین صفرزاده

بسم الله الرحمن الرحیم

فصل سرما فرا رسیده است. این فصل با همه‌ی زیبایی‌هایش، زحمات زیادی هم برای عده‌ای از مردم به همراه دارد؛ آن نیازمندانی که در تهیه پوشاک گرم مشکل دارند، خانه‌شان مناسب فصل سرد نیست یا اینکه اصلاً خانه‌ای ندارند. زیبایی این فصل می‌تواند دو چندان باشد اگر آن را فرصتی برای یاری یکدیگر بدانیم و همه‌ی خانه‌های شهر را به شعله‌ی برادری و مهر گرما بخشیم، گرمایی که خود بیش از هرکس بدان محتاجیم.

در ادامه راجع به بعضی نیازمندی‌های محرومین در فصل زمستان صحبت می‌کنم و پیشنهادهایی برای رفع این نیازمندی‌ها ارائه می‌دهم. امیدوارم که با ارسال نظراتتان در تکمیل این پیشنهادها مشارکت کنید، و همین‌طور در رساندن این پیشنهادها به دست دیگران کوشا باشید.

دسترسی به نیازمندان

در این مطلب در مورد چند راه برای یاری رساندن به محرومان صحبت خواهیم کرد. اما پیش از این کار، باید راه‌های دسترسی به نیازمندان را بررسی کنیم. چند روش پیشنهادی برای این منظور در ادامه آمده است. این راه‌ها در برنامه‌های دیگر نیز می‌توانند مفید باشند.

  • بسیاری از مدارس محروم، فهرستی از دانش‌آموزان نیازمند دارند و اگر بدانند شما قصد کمک به آنها را دارید به خوبی با شما همکاری می‌کنند. بعضی از مسئولین مدرسه (مثلاً مدیر یا مربی بهداشت)، افراد واقعاً دغدغه‌مندی هستند و تلاش زیادی برای رفع مشکلات دانش‌آموزان نیازمند می‌کنند. اگر بتوانید یکی از این افراد را بیابید، با اطمینان خوبی می‌توانید کمک‌های خود را به دست دانش‌آموزان نیازمند برسانید.

  • امکان دسترسی به عده‌ی زیادی از افراد بی‌خانمان از طریق مراکز DIC یا سرپناه (Shelter) وجود دارد. اگر بخواهم خلاصه بگویم، DIC مرکزی است که به افراد معتاد خدماتی برای داشتن یک زندگی سالم‌تر و جلوگیری از شیوع بیماری‌ها در بین آنان را ارائه می‌دهد، و شلتر (سرپناه) مرکزی است که این افراد می‌توانند شب را آنجا سر کنند. بیشتر افرادی که به این مراکز مراجعه می‌کنند بی‌خانمان هستند.

  • در محله‌هایی که افراد نیازمند بیشتری زندگی می‌کنند، معمولاً کسانی هم پیدا می‌شوند که نیازمندان را می‌شناسند و از طرق مختلف سعی در رفع مشکلات آنها می‌کنند. اگر بتوانید یکی از این رابطان را پیدا کنید، به تعداد زیادی از خانواده‌های نیازمند دسترسی خواهید داشت. اگر بتوانید مؤسسه خیریه مورد اطمینانی هم پیدا کنید، این دسترسی برایتان میسر می‌شود.

  • بسیاری از خانواده‌های تحت پوشش سازمان بهزیستی به شدت نیازمند هستند. هر چند خود من در مورد عملکرد سازمان بهزیستی انتقادهای زیادی دارم، اما معتقدم که در بین مددکارهای این سازمان افراد صادقی هستند که دغدغه‌ی حل مشکلات افراد تحت پوشش را دارند و امکانات زیادی هم در اختیارشان نیست. اگر بتوانید این مددکاران را بشناسید و حسن نیت خود را به آنها نشان دهید، با شما همکاری زیادی در کمک رساندن به خانواده‌ها خواهند کرد.
    آشنایی با واحدهای مختلف سازمان بهزیستی برای کسانی که قصد دارند در حوزه‌ی فعالیت‌های انسان‌دوستانه کار کنند ضروری است. در آینده تلاش خواهم کرد اطلاعاتی که در این مورد دارم را در یک مطلب منتشر کنم.

 

نیازمندی‌های محرومین در فصل سرد


1- پوشاک گرم
یکی از ابتدایی‌ترین نیازهای محرومین در فصل سرد، پوشاک گرم است. پوشاک مناسب، اقلامی همچون کاپشن، لباس گرم‌کن، لباس بافتنی، شلوار گرم، دستکش، جوراب، کلاه و کفش را شامل می‌شود. بعضی افراد در این مورد نیازمندی شدیدتری دارند، مثلاً کودکان یا افراد کارتن‌خواب. بعد از تهیه پوشاک، می‌توانید از مسیرهایی که در قسمت قبل گفته شد پوشاک را به دست نیازمندان برسانید.

برای تهیه پوشاک دو راه دارید: جمع‌آوری مشارکت‌های مالی و خرید پوشاک نو، یا تهیه پوشاک دست دوم از آشنایان. در هر دو مورد می‌توانید با دادن فراخوان از طریق email یا پیامک، افراد را به مشارکت در برنامه دعوت کنید. در فراخوانی که برای تهیه پوشاک دست دوم می‌دهید، حتماً شرط تمیز و قابل استفاده بودن لباس را ذکر کنید. همین‌طور از افراد درخواست کنید که اگر لباس احتیاج به تعمیر دارد خودشان این کار را انجام دهند.

اگر قصد خرید لباس نو را دارید، حتماً سراغ عمده‌فروشی‌ها بروید. احتمالاً از تفاوت قیمت عمده‌فروشی‌ها با فروشگاه‌های سطح شهر تعجب خواهید کرد. بعضی عمده‌فروشی‌ها اگر در مورد کاری که قصد انجامش را دارید بدانند، ممکن است حاضر شوند قیمت را پایین‌تر هم بیاورند.


2- تهیه وسایل گرمایشی و تعمیر خانه

نیاز به وسایل گرمایش مناسب یک نیاز مهم دیگر محرومین است. می‌توانید خانواده‌های نیازمند را از روش‌هایی که پیش‌تر گفته شد بیابید و در صورتی‌که به بخاری مناسب احتیاج دارند، از طریق دادن فراخوان به خیرین برای آن‌ها بخاری دست دوم یا نو تهیه کنید. در بعضی موارد، خانواده‌ها ممکن است حتی از داشتن آب‌گرم‌کن مناسب هم محروم باشند.

یک نیاز دیگر خانواده‌های نیازمند، تعمیرات منزل برای داشتن آمادگی بارش‌های زمستانی است. ایزوگام سقف خانه یا دیگر تعمیرات ممکن، می‌تواند کمک شایان توجهی به این خانواده‌ها باشد. به علاوه، بعضی از خانواده‌ها از آبگرمکن مناسب هم بی‌بهره‌اند.

این فقط خانواده‌های محروم نیستند که از داشتن وسایل گرمایشی مناسب بی‌بهره‌اند. مدارس زیادی هم پیدا می‌شوند که وسایل گرمایشی ایمنی ندارند. بد نیست این گزارش را بخوانید تا کمی بیشتر در مورد حوادثی که وسایل گرمایشی ناامن در مدارس پیش آورده بدانید. خیلی از مدارس برای ایمن‌سازی سیستم گرمایشی‌شان نمی‌توانند روی کمک آموزش و پرورش حساب کنند. بنابراین کمک برای تهیه وسایل گرمایش امن نیز گزینه‌ای مناسب برای پیگیری است. به علاوه، در صورت امکان می‌توانید کمک به تعمیرات مدرسه را نیز در برنامه داشته باشید.


3- وعده‌های غذایی گرم و مقوی

یک وعده‌ی غذایی گرم، می‌تواند کمک مؤثری برای یک بی‌خانمان که زمان زیادی را در هوای سرد می‌گذراند باشد. می‌توانید غذای پخته شده (توسط خودتان یا توسط آشپزی که دستمزد می‌گیرد) را از طریق مراکز DIC و شلتر به دست بی‌خانمان‌ها برسانید.

دانش‌آموزان محروم هم در فصل سرما احتیاج جدی‌تری به تغذیه مناسب دارند. می‌توانید چند وعده صبحانه‌ی دانش‌آموزان یک مدرسه در منطقه‌ای محروم را به عهده بگیرید. غذاهای پرانرژی مثل ترکیبات کنجد یا خرما و غذاهایی که می‌توانند به صورت گرم مصرف شوند، مثل آش یا لوبیا گرم، برای این کار مناسب‌ترند.

خانواده‌های محرومین نیز یک گزینه برای دریافت غذا هستند. این خانواده‌ها را چنان‌که پیش‌تر گفته شد می‌توانید از طریق رابطین مورد اعتماد، بهزیستی یا مؤسسات خیریه بیابید. غذا را می‌توانید با همکاری رابطین یا مؤسسات به صورت گرم به دست خانواده‌ها برسانید، یا اینکه مواد غذایی را به صورت پخته نشده تأمین کنید (حبوبات، غلات، خرما، روغن، تخم‌مرغ و ...).


4- پیگیری اجتماعی برای احداث گرم‌خانه‌ها

«گرم‌خانه» محلی است که افراد بی‌خانمان می‌توانند شب‌های سرد را آنجا سپری کنند و از یک وعده غذای گرم و خدماتی دیگر، مثلاً مشاوره رایگان، بهره گیرند. تا جایی که من خبر دارم، بعضی از شهرهای ایران (مثلاً تهران یا مشهد) دارای گرم‌خانه (یا مرکزی با کارآیی مشابه، مثلاً «سرپناه» که پیش از این در موردشان صحبت شد) هستند. اما احتمالاً تعداد این مراکز در این شهرها کافی نیست، و اغلب شهرهای ایران اصلاً چنین مراکزی ندارند. من سال گذشته تحقیقی در مورد وجود این مراکز در شیراز انجام دادم، که می‌توانید نتیجه‌ی آن را در این آدرس مطالعه کنید.

کاری که از دست ما بر می‌آید، اطلاع‌رسانی در مورد این مسئله و پیگیری مسئولین محل زندگی‌مان برای احداث چنین مراکزی است. می‌توانید خودتان، یا با همراهی عده‌ای از دوستان، یا با همراه کردن بعضی افراد که وجاهت اجتماعی بالاتری دارند (مثلاً پزشکان یا اساتید دانشگاه)، از مسئولین در مورد این مراکز توضیح بخواهید و پیشنهاد احداث این مراکز را بدهید. می‌توانید حضوری با مسئولین بهزیستی، فرمانداری، واحد اجتماعی-فرهنگی شهرداری، یا واحد پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی ملاقات کنید، یا با آنها نامه‌نگاری نمایید.

به علاوه، می‌توانید در مورد این مشکل در روزنامه‌های محلی یا وب‌سایت‌ها مطلب منتشر کنید، و از مسئولین بخواهید که به این مشکل رسیدگی کنند. در صورتی‌که این راه را در پیش گرفتید، بهتر است با ذکر تجربه‌های جاهای دیگر نشان دهید که این کار غیرممکن و دور از دسترس نیست. البته طبیعتاً در این مسیر بهتر است اطلاعات لازم را به دست آورید؛ این کار را می‌توانید از طریق مطالعه کتاب‌های مناسب، مقالات مرتبط روزنامه‌ها و جستجو در اینترنت انجام دهید.

***

امیدوارم که عمل به این پیشنهادها بتواند زمستانی گرم را برایمان رقم بزند. فکر می‌کنم بد نیست این را هم یادآور شوم که شب‌های زمستانی فرصتی عالی برای بودن با اعضای خانواده و نزدیکان و بهره بردن از این رابطه هم هست. این شب‌ها را می‌توان به خاطره‌گویی، کتاب‌خوانی، شعر خوانی، بحث و گفتگو راجع به مسائل مختلف زندگی و ... گذراند و از وجود هم بهره‌مند شد. به علاوه می‌توان به دیدار سالمندان، بیماران یا معلولین رفت و اوقاتی را با آنان سپری کرد، از تجربه‌هایشان شنید، آتش امیدی برافروخت، تصمیمی تازه گرفت و قدم در راه‌هایی تازه گذاشت. دیری است که از یکدیگر محروم مانده‌ایم.

(مطالعه این مطلب نیز می‌تواند ایده‌بخش باشد.)

--------------

پی‌نوشت:

اگر در مورد اجرای این برنامه‌ها، یا برنامه‌های مشابه تجربه یا خاطره‌ای دارید که آن را برای دیگران مفید می‌دانید، خوشحال می‌شوم که خاطره‌ی خود را در قسمت نظرات با دیگران به اشتراک بگذارید. می‌توانید تجارب و خاطرات مربوط به رابطه‌های خوب با اعضای خانواده و خویشاوندان یا دیدار با سالمندان و بیماران را هم در اینجا بازگو کنید. خاطرات شما می‌تواند برای دیگران ایده‌بخش باشد، دانش جدیدی به آنها بدهد و آنها را در این مسیر دلگرم‌تر کند.

  • حسین صفرزاده

سلام. امیدوارم که خوب و سلامت باشید.

سال گذشته من تحقیقی در مورد گرم‌خانه‌ها و مراکز سرپناه شهر شیراز انجام دادم و در این مورد مطلبی نوشتم. این مطلب را با اندکی تغییر اینجا می‌آورم، امیدوارم که به درد بخورد. البته این را در نظر داشته باشید که با توجه به گذشت یک سال ممکن است لازم باشد که بعضی از این اطلاعات به روز شوند.

***

آمدن فصل سرما، دوباره ضرورت سامان‌بخشی به وضعیت افراد بی‌خانمان را یادآوری می‌کند؛ آن‌هایی که مجبورند در شب‌های سرد و بارانی را در فضایی نامناسب بگذرانند و خطر بیماری یا حتی مرگ را به جان بخرند. امکان احداث «گرم‌خانه»، یعنی محلی که این افراد بتوانند شب را در آنجا سپری کنند و از امکاناتی مانند غذای گرم، حمام یا مشاوره بهره ببرند، بحث تازه‌ای نیست. اما این امکان در بسیاری از شهرهای ایران تاکنون مغفول مانده است.

مدتی پیش، من از طریق چند سازمان مرتبط، در مورد وجود مراکزی برای پناه دادن به افراد بی‌خانمان در شهرستان شیراز تحقیقی انجام دادم. در حین این تحقیق، با بعضی از مسئولین در مورد امکان احداث چنین مراکزی نیز صحبت کردم. به نظر می‌رسد احداث چنین مرکزی، با موانع زیادی روبروست و عزمی جدی از طرف مسئولین را می‌طلبد، و ایجاد چنین عزمی در مسئولین شهرستان شیراز متأسفانه کار ساده‌ای نیست. در مورد احداث مراکز، در نظر دارم تحقیق و پیگیری را کمی بیشتر ادامه دهم. اگر شما هم در این مورد ایده یا پیشنهادی دارید، به من اطلاع دهید.

اما در حین این تحقیقات، متوجه وجود چند مرکز در شهر شیراز شدم که فکر می‌کنم اطلاع‌رسانی در مورد آن‌ها مفید باشد. جمعیت خیریه‌ی «تولد دوباره»، با مجوزی که از اداره بهزیستی گرفته، در شیراز سه «سرپناه» (shelter) را احداث کرده است. این سرپناه‌ها به افراد آسیب‌دیده، به ویژه معتادین، اجازه می‌دهند که شب را آنجا سپری کنند، و طبق گفته مسئول یکی از این سرپناه‌ها، از دو وعده غذا (شام و صبحانه) و حمام نیز استفاده نمایند.

فکر می‌کنم هر سه سرپناه مخصوص آقایان باشد. توجه کنید که بی‌خانمان‌هایی که از این سرپناه‌ها استفاده می‌کنند عمدتاً معتاد و مشکوک به بیماری هستند، در نتیجه این محل‌ها مکان مناسبی برای افراد سالم نیست. بعضی از این سرپناه‌ها، در طول روز هم به عنوان مرکز پیشگیری گذری (DIC) عمل می‌کنند، مثلاً سرنگ سالم در اختیار معتادین می‌گذارند یا به آن‌ها خدمات درمانی ارائه می‌دهند.

من از کیفیت کار این مراکز اطلاع چندانی ندارم، و ممکن است در کارشان مشکلات زیادی هم پیدا شود. اما با توجه به نبود مرکزی دیگر با خدمات مشابه، توصیه‌ی رجوع به این مراکز برای بعضی از معتادین دارای وضع بحرانی مفید است. پس، لطفاً این آدرس‌ها را به دیگران هم اطلاع دهید.

آدرس مراکز سرپناه جمعیت تولد دوباره در شهرستان شیراز:

1- خیابان احمدی کهنه،کوچه پارکینگ حضرتی، بازارچه حاج زینل،کوچه جنب مسجد علی. تلفن: 37391589
2- گود عربان، پشت مسجد نصیر الملک، تکیه آصف، پلاک 3. تلفن: 3-32249540
3- دروازه اصفهان، خیابان تیموری، کوچه سید ذوالفقار، روبروی مسجد زینب. تلفن: 32234034

  • حسین صفرزاده

بسم الله الرحمن الرحیم


سلام.

در ابتدا باید از تأخیری که در ارائه این گزارش به وجود آمد معذرت‌خواهی کنم.

همان طوری که در توضیح طرح گفته شده بود، برای اجرای این طرح در حد مورد انتظار، به 12 میلیون تومان احتیاج داشتیم. شکر خدا میزان مشارکت‌های جمع‌آوری شده بیش از این مقدار و در حدود 16 میلیون تومان بود. به علاوه، هزینه‌ی تهیه پوشاک برای هر نفر هم کمتر از 30هزار تومانی که پیش‌بینی شده بود شد. به این ترتیب توانستیم دانش‌آموزان بیشتری را در این طرح شرکت دهیم. تعداد این دانش‌آموزان حدود 600 نفر بود که از 8 مدرسه ابتدایی، 2 مدرسه راهنمایی و یک مرکز خیریه انتخاب شدند.

البته در این دوره به یک مشکل هم برخوردیم: بخشی از مشارکت‌ها بعد از زمان مقرر به دست ما رسید، که این موضوع سبب تاخیر در اجرای برنامه شد. پوشاک 400 نفری که از ابتدا در برنامه در نظر گرفته شده بودند طبق برنامه به دستشان رسید؛ اما در مورد 200 نفر باقی‌مانده هنوز توزیع انجام نشده است. البته پوشاک مربوط به این گروه هم خریداری شده و ان شاء الله در هفته‌ی آینده به دستشان خواهد رسید. برای برنامه‌های آتی، اگر تلاش کنید که مشارکت‌ها در زمان تعیین شده به دست ما برسد، می‌توان از مشکلاتی از این دست اجتناب کرد.

بعضی از دوستان گفته بودند که emailشان را مرتب چک نمی‌کنند و به همین دلیل به موقع از فراخوان‌ها مطلع نمی‌شوند. برای حل این مشکل، می‌توانید صفحه‌ی اشتراک در خبرنامه را از نوار بالای سایت انتخاب کنید، و پس از انتخاب لینک فرم ثبت نام در خبرنامه، شماره تلفن همراه خود را وارد کنید. به این ترتیب من فرخوان‌های جدید را از طریق پیامک به شما اطلاع می‌دهم.

امیدوارم که در پناه خدا، سلامت و سربلند باشید.

خدانگهدار.


  • حسین صفرزاده

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستان سلام. امیدوارم که در پناه خدا، سلامت و موفق باشید.

فصل سرما فرا رسیده است و محرومین در این فصل نیازمندی‌های ویژه‌ای دارند. به امید خدا سعی می‌کنم در یک مطلب جداگانه در مورد این نیازمندی‌ها بنویسم و بعضی راه‌ها برای برآورده کردن آنها را هم پیشنهاد دهم. اما این مطلب، دعوتی است از شما برای تهیه لباس گرم برای دانش‌آموزان نیازمند.

ان شاء الله قصد داریم برای نزدیک به 400 نفر از دانش‌آموزان 4 یا 5 مدرسه در شهرستان‌های شیراز و مرودشت لباس گرم تهیه کنیم. بیشتر این دانش‌آموزان در مقطع دبستان هستند. برآورد هزینه‌ی تهیه پوشاک شامل بلوز بافتنی، شلوار گرم و جوراب و دستکش، برای هر نفر حدود 30000 تومان است. بنابراین برای این طرح مجموعاً به 12 میلیون تومان احتیاج داریم. طبیعتاً اگر مبلغ جمع‌آوری شده بیش از این مقدار بود، دانش‌آموزان بیشتری از مدارس دیگر را نیز در طرح شرکت می‌دهیم.

برای مشارکت در این برنامه، مبلغ مورد نظرتان را حداکثر تا پایان آبان ماه، به حساب من که مربوط به امور خیریه است واریز نمایید. اطلاعات حساب در ادامه آمده است.

به امید همراهی در مسیر عدالت و برادری. در پناه خدا باشید.

***

اطلاعات حساب:

مهلت مشارکت در این برنامه به پایان رسیده است. گزارش اجرای طرح را در این آدرس ببینید.

  • حسین صفرزاده

یکی از دوستان من نسخه‌ای تصویری برای این فراخوان تهیه کرده است:


  • حسین صفرزاده

دوستان سلام. امیدوارم که در پناه خدا، سلامت و موفق باشید.

ابتدا، از بابت تاخیر در ارائه این گزارش معذرت می‌خواهم، و از همه‌ی دوستانی که در اطلاع‌رسانی و جذب کمک همکاری کردند تشکر می‌کنم.

میزان کمک‌های نقدی جمع‌آوری شده برای شروع به کار مرکز «پردیس فرزندان آفتاب»، نزدیک به 15،400،000 تومان گردید. این مبلغ، از مبلغ مورد انتظار کمتر بود، اما شکر خدا وسایل اهدا شده به مرکز، این کمبود را جبران کرد. ان شاء الله دوستان ما در یک دوره آزمایشی از فردا کار خود را در این مرکز شروع می‌کنند.

هزینه‌های لازم برای اداره چنین مرکزی، نسبتاً بالاست و همکاری مستمر شما را طلب می‌کند. به زودی، در مورد فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده توضیحاتی را در اختیار شما خواهم گذاشت، تا در صورت تمایل بتوانید بخشی از این هزینه‌ها را تقبل کنید یا مشارکت در این کار را به دیگران توصیه نمایید.

از همکاری شما متشکرم. خدانگهدار.


  • حسین صفرزاده

فراخوان شرکت در دوره سوم طرح «درخت زندگی»

دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۳، ۱۱:۴۵ ق.ظ
سلام.

دوستان من، در کانون دستان مهر علی(ع)، فراخوان زیر را برای شرکت در دوره سوم طرح «درخت زندگی» اعلام کرده‌اند. هدف طرح «درخت زندگی»، تحت پوشش قرار دادن بیماران نیازمندی است که احتیاج به کمک‌های مستمر یا کلان دارند. فراخوان را مطالعه کنید و به افراد دیگر نیز در این مورد اطلاع دهید.

دریافت متن فراخوان

از این فراخوان یک اینفوگراف هم تهیه شده است که آن را می‌توانید از اینجا مشاهده کنید.
  • حسین صفرزاده

پیشنهادهایی در مورد نذرهای ماه محرم

دوشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ب.ظ
دوستان سلام.

ماه محرم را پیش رو داریم. طبیعتاً، نهضت حسینی، که اهدافی همچون اصلاح جامعه و برپایی عدالت و بازگشت به آیین‌های نیک الهی را دنبال می‌کرد، می‌تواند در میان ما دستمایه‌ای برای بر پا کردن رسم‌های نیکو و احقاق حقوق مردمان باشد. اما، متأسفانه در کشور ما، ماه محرم رسم‌های نابجای زیادی را هم با خود به همراه می‌آورد.
از جمله رسم‌هایی که باید برای اصلاح آن تلاش کرد، رسوم مربوط به نذورات این ایام است. امروزه فقر در میان عده‌ای نه چندان کم از مردم جامعه‌ی ما بیداد می‌کند. طبیعی و معقول این است که اگر نذری هم در این ماه صورت می‌گیرد، در راستای حل مهم‌ترین مشکلات این محرومین باشد.
مثلاً، پخت غذای نذری در حجم بسیار بالا در ایام امری مرسوم است. اما طبخ غذا، آن هم در این حجم، لزوماً راهی مناسب برای یاری رساندن به محرومین نیست. در بسیاری موارد، بانیان برنامه، از پیش ایده‌ی مناسبی برای توزیع غذا ندارند. به علاوه، غذای پخته شده را به راحتی نمی‌توان نگهداری کرد، و معمولا به خاطر عجله‌ای که وجود دارد، عدالت در توزیع رعایت نمی‌شود نیازمندترین‌ها محروم می‌مانند. گاهی حتی خود نیازمندان هم در نگهداری غذا دچار مشکل می‌شوند.
من بعضی ایده‌ها برای تغییر شکل نذورات در ماه محرم، و همین‌طور بعضی شیوه‌ها برای ارتباط با اقشار محروم را در ادامه می‌آورم. در صورتی که شما هم پیشنهادی دارید، خوشحال می‌شوم که در قسمت نظرات پیشنهاد خود را ارسال کنید.

لطفا در گسترش این ایده‌ها کوشا باشید.

پیشنهادهایی برای تغییر شکل نذورات محرم

  • پیش از هر چیز باید بگویم طبخ غذا، اگر با برنامه‌ریزی درست انجام شود، هنوز هم می‌تواند فعالیتی مناسب باشد. یکی از چیزهایی که باید در برنامه‌ریزی در نظر بگیرید، یافتن نیازمندان واقعی و داشتن برنامه دقیق برای رساندن به موقع غذا به دست آنان است. می‌توانید از بعضی شیوه‌هایی که بعدا در مورد شیوه‌ی ارتباط با محرومین خواهد آمد، استفاده کنید.
    می‌توانید کودکان و نوجوانان را نیز در تجربه طبخ غذا برای نیازمندان دخیل کنید. همین‌طور، در صورتی که شرایط اجازه دهد، آنها می‌توانند در یک محیط کنترل شده در توزیع غذا نیز مشارکت کنند. این مواجهه با محرومین می‌تواند تجربه‌ای ارزشمند برای آنان باشد.
    غذاهایی را انتخاب کنید که در عین مقوی بودن، طبخ و آماده‌سازی آنها کم دردسر و توزیع آنها نیز ساده باشد. به این ترتیب امکان رساندن غذا به دست نیازمندان بیشتری وجود خواهد داشت.
  • به جای طبخ غذا، می‌توانید مواد غذایی خام را به دست محرومین برسانید. بسته‌بندی مواد غذایی را می‌توان با همکاری اقوام یا دوستان انجام داد، و به این ترتیب فضای همکاری و همبستگی در راه به جا آوردن نیکی را هم تجربه کرد.
  • محرومین، جز نیاز به غذای مناسب، نیازهای دیگری هم دارند. می‌توانید نذر خود را صرف تهیه پوشاک، رفع نیازمندی‌های درمانی، خرید اقلام بهداشتی یا وسایل گرمایشی کنید.
  • رسیدگی به وضعیت آموزشی دانش‌آموزان نیازمند هم می‌تواند رسمی خوب در این ماه باشد. می‌توانید به نیت این ایام، تأمین هزینه‌های آموزشی یک دانش‌آموز را برای یک سال به عهده بگیرید، یا هزینه نذورات خود را صرف خرید کتاب برای کتابخانه‌های مدارس محروم کنید (برای اطلاع، دانش‌آموزان دبستانی مناطق محروم، مثلا مناطق روستایی، علاقه‌ی خیلی زیادی به کتاب دارند و دسترسی کمی به کتاب‌های مناسب دارند.)
    یک پیشنهاد دیگر این است که هزینه استخدام معلم برای برگزاری کلاس تقویتی برای دانش‌آموزان یک مدرسه محروم را بپردازید. البته، اگر خودتان معلم هستید، راه خیلی بهتر این است که خودتان دست به کار شوید و یک دوره برای این دانش‌آموزان برگزار کنید. این کار را به نیت این ماه شروع کنید، و اگر دوست داشته باشید، می‌توانید برنامه‌هایی هم برای آشنایی دانش‌آموزان با امام حسین(ع) و هدفی که دنبال می‌کرده داشته باشید.

شیوه‌هایی برای یافتن محرومین

  • نخستین شیوه، شیوه‌ی سنتی، یعنی از طریق رابطینی است که نیازمندان را می‌شناسند. هنوز در جامعه‌ی ما کسانی پیدا می‌شوند که بخش قابل توجهی از وقت خود را در میان محرومین می‌گذرانند و سعی می‌کنند به امور آنها رسیدگی کنند. این افراد را می‌توانید با کمی جستجو از اقوام و دوستان خود پیدا کنید. آن‌ها می‌توانند نقش مؤثری در ارتباط دادن شما به محرومین ایفا کنند.
  • راه دیگر، پیدا کردن ارتباط با محرومین از طریق مدارس است. مدیران خیلی از مدارس در مناطق محروم، برنامه‌هایی را برای کمک به دانش‌آموزان نیازمند و خانواده‌های آنها دارند. کاری که باید بکنید این است که یک یا چند نفر از مدیران دلسوز مدارس محروم را پیدا کنید. به احتمال زیاد، خود آنها پیشنهادهای متعددی در مورد شیوه‌ی یاری رساندن شما خواهند داشت.
  • می‌توانید سراغ خیریه‌های مورد اعتماد در محل زندگی خودتان بروید و از برنامه‌هایشان کسب اطلاع کنید. برنامه‌های بعضی خیریه‌ها ممکن است همسو با فعالیتی که در نظر دارید باشد؛ مثلا می‌توانید خیریه‌ای را پیدا کنید که از طریق آن بتوانید کفالت یک دانش‌آموز را به عهده بگیرید، یا خیریه‌ای که به شما بیماران نیازمند را معرفی کند، یا خیریه‌ای که بتواند مواد غذایی را به دست نیازمندان برساند.
  • راه دیگر، کمک گرفتن از مددکارهای بهزیستی است. در مورد شکل عملکرد بهزیستی مناقشات بسیاری وجود دارد، و خود من هم یکی از منتقدان جدی عملکرد این سازمان هستم. اما در هر حال، تعداد زیادی از افراد بسیار نیازمند با این سازمان در ارتباطند. در بین مددکاران بهزیستی هم افراد دلسوز زیادی پیدا می‌شوند که دوست دارند گرهی از کار نیازمندان باز کنند. این مددکاران در واحدهای مختلف سازمان (توانبخشی، اجتماعی و ...) و در مجتمع‌های مختلف مشغول به کارند. اگر بتوانید یک یا چند نفر از این مددکارن دلسوز که دقت کافی در کار داشته باشد را پیدا کنید، پل ارتباطی خوبی با محرومین برقرار کرده‌اید.
  • مراکز DIC و شلتر را در محل زندگی خود پیدا کنید، این مراکز می‌توانند ارتباط شما با افراد بی‌خانمان را برقرار کنند.
***
اما، از رسم‌های مربوط به نذورات گذشته، پیشنهاد مهم دیگر این است که از این فرصت برای شناختن و شناساندن هر چه بیشتر حرکت امام حسین(ع) استفاده کنید. این بولتن، نقطه‌ی شروع خوبی برای گرفتن یک تصویر کلی، در عین حال جامع، از نهضت عاشوراست. این بولتن را مطالعه کنید، و اگر مناسب یافتید، به دیگران هم توصیه کنید یا در مجالسی که به مناسبت این ایام برگزار می‌شود توزیع نمایید.

------------------------------------------------

امام علی(ع)، در نامه‌ای خطاب به عثمان بن حُنَیف انصاری چنین نوشت: اما بعد، پسر حنیف به من خبر رسیده است که مردی از جوانان بصره تو را بر خوانی خوانده است و تو بدانجا شتافته‏ای. خوردنی‌های نیکو برایت آورده‏اند و پی در پی کاسه‏‌ها پیشت نهاده. گمان نمی‏‌کردم تو مهمانی مردمی را بپذیری که نیازمندشان به جفا رانده است و بی‏‌نیازشان خوانده. بنگر کجایی و از آن سفره چه بر می‏‌گیری.

[...] و من نفس خود را با پرهیزگاری می‏‌پرورانم تا در روزی که پُربیم‏ترین روزهاست در امان آمدن تواند، و بر کرانه‏‌های لغزشگاه پایدار ماند. و اگر خواستمی دانستمی چگونه عسل پالوده و مغز گندم، و بافته‌ی ابریشم را به کار برم. لیکن هرگز هوای من بر من چیره نخواهد گردید، و حرص مرا به گزیدن خوراک‌ها نخواهد کشید. چه بود که در حجاز یا یمامه کسی حسرت گرده ‏نانی برد، یا هرگز شکمی سیر نخورد، و من سیر بخوابم و پیرامونم شکم‌هایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته، و جگرهایی سوخته. یا چنان باشم که گوینده سروده: «درد تو این بس که شب سیر بخوابی و گرداگردت جگرهایی بود در آرزوی پوست بزغاله». آیا بدین بسنده کنم که مرا امیرمؤمنان گویند، و در ناخوشایندهای روزگار شریک آنان نباشم؟ یا در سختی زندگی نمونه‏‌ای برایشان نشوم؟ مرا نیافریده‏‌اند، تا خوردنی‌های گوارا سرگرمم سازد، چون چارپای بسته که به علف پردازد.

[...] و چنان بینم که گوینده‌ی شما بگوید: اگر پسر ابوطالب را خوراک این است، ناتوانی او را از کشتن هماوردان بنشاند، و از جنگ با دلاور مردان بازماند. بدانید، درختی را که در بیابان خشک روید شاخه سخت‌تر بود، و سبزه‏‌های خوش‌نما را پوست نازکتر، و رستنی‌های صحرایی را آتش افروخته‏‌تر، و خاموشی آن دیرتر. (نهج‌البلاغه، نامه ۴۵)


  • حسین صفرزاده